هرشب باغم دلم مهمان توام دردلت همیشه چوایمان توام بیاوبرچشمان خیسم ببارای ابر منم که کشتی طوفان توام منوآزادم کن ازاین قفس تنگ دردلت هستم که درزندان توام بیاتانمیرم ازبی کسی درکوچه ها من دردلت همیشه سرگردان توام اشک ازدرون دل می آید بُرون ببین که من اشک برمژگان توام دلت راروشن کنم من تاتوببینی که من آن ستاره رخشان توام قدرمرابدان ای باده ی ناب منم که دردل وجان وجانان توام رنگ خونی که دررگ توجاریست ازقرمزی من است که ارغوان توام بگوتاجان ودلم را تقدیمت کنم شک نکن برخرقه وبرقامتم که من ماتم سُراپریشان توام |
About![]()
هرگزنمیردآنکه دلش زنده شدبه عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
Home
|