ثمین

دفتر عشق(شعر)

عزیز مهربون صدات گوشم روبسته

دیگه هیچی نمیشنوم...

عزیزم ندیدنت خیلی سخته ...

چهرت جلوی چشممو بسته ...

حرفهایی که میخواستم بهت بگم

یه بغض شده راه گلومو بسته ...

عزیزم حرف دلم دوست داشتن تو بود...

تورفتی وعطر تنهایی،راه نفسم روبسته...

هنوزم آرزوم باتوبودنه

غم نبودنت کمرم روهم شکسته...

چی میشه کرد توی قفس

وقتی که همه ی درهارونفرین توبسته...

جواب ندادنت بیشتر ازهمه چیز

مثل گرد غم های دیگه رودلم نشسته...

عزیزم فدای توی بشم

چی بگم که بدجوری دلم شکسته...

...

+نوشته شده در برچسب:عزیزم,دلشکسته,عاشق,داود,الماسیان,ثمین,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |